خیـــــالت مثــــــل چـــرت صبگــــاهیست مـــــدام بــا خـــــودم مـــــی گویــــــم : . . .
فقــــــط پنـــــج دقیقـــــــه ی دیـــــــــگر...
از یه جایی بــه بعد
دیگه بزرگ نمیشی؛پـیـــر میشی
از یه جایی بــه بعد
دیگه خسته نمیشی؛ می بُـــــرّی
از یه جایی بــه بعد
دیـگه تــکراری نیستی؛ زیادی ای
نه بره ها گرگ میشوند نه گرگها سیر!
خسته ام از جنس قلابی آدمها...
دار میزنم خاطرات کسی را که مرا دور زده،
حالم خوب است...
اما گذشته ام درد میکند!!
مـــات شــدم از رفـتنت !!
هیچ میز شطرنجی هم در میان نبود!
ایـن وســط ، فــقـط یـک دل بـــود ...
کـه دیگــر نـیست !!
قــــدم نمی زند زمیـــــــن
سکــــــوت میکنـــــد غزل
بـــــدون تـــــو یعنی همین
هر چه آیـد به ســـرم بـاز بـگـویم " گذرد "
وای از این عمر که با می گذرد ، می گذرد ...
خیانت جالبی بود ؟!!
تهیه کننده دوستم ؛ کارگردان عشقم !
" دلــــم
پُـــر از زخـمـهـایـی سـت
کـه قـرار اسـت وقـتـی بـزرگ شـدم
فـرامـوشـشـان کـنـم ... !
به دل گفتم تو هم همرنگ مایی
خیال کردم تو هم در وادی عشق
اسیر حسرت و رنج و بلایی
خسته ام ازاین بلاتکلیفی
ته این قصه برام روشن نیست
نذار دیدنت برام عادت شه
اګه واقعا دلت بامن نیست..
ابرها درگیرند و من
کنار خنده هایت می مانم
در این دقایق دلتنگی
ساز دلت که کوک نباشد …
فرقی نمی کند کجا باشی !
سرزمین مادری ؛ یا خانه پدری
هر دو یک رنگ دارد،
رنگ دلتنگی
نمیگــَـم بی تـُــو هیچــَم....
بـ ـودی، بـ ـودی...
نـــَــباشی، هســــتن کســایی کــه باشـَـن...
دلـم مـیـخـواد واسـه یـه بـارم کـه شـده تـو بـاشـی...
تـو شـعـرای سـاده ی مـن سـرخـیـه واژه هـا شـی...
داغـش نـمـونـه بـه دلـم کـه دسـتـتـو بـگـیـرم...
اونـقـده عـاشـقـت بـشـم تـب کـنـی مـن بـمـیـرم... ♥
تعداد صفحات : 3
خاطراتی از غم